به دنبال اعلام دیوان عدالت اداری مبنی بر ابطال دریافت هرگونه وجه اضافه تحت عنوان «آبونمان» یا «هزینه خدمات مستمر »از مشترکان گاز، پنجم بهمن مولابیگی معاون قضایی دیوان عدالت اداری در گفتوگو با صداوسیما گفت:با توجه به مصوبه مردادماه هیئت عمومی دیوان مبنی بر غیرقانونی بودن دریافت آبونمان در قبوض گاز، باید مبالغ دریافت شده از این تاریخ به مشترکان بازگردانده شود. پس ازاین رأی قاطع دیوان عدالت، بعد از کشوقوسهای چندماهه با شرکت ملی گاز، هفتم بهمن یعنی دو روز بعد از سخنان معاون دیوان عدالت اداری، بوجار زاده سخنگوی شرکت گاز خبر داد که ارقام دریافتی از مشترکان بابت آبونمان یا هزینه خدمات مستمر در قبوض گاز، در فاصله زمانی 24 مرداد امسال تاکنون، ضمن محاسبه، در حساب بستانکار مشترکان مدنظر قرارمی گیرد و به آنها بازگردانده میشود. بااین حال در قبوض جدید گاز که تا 14اسفند صادر شده، با وجود حذف ردیف«هزینه خدمات مستمر» یا «آبونمان»، متأسفانه خبری از بازگرداندن اضافه دریافتیهای صورت گرفته از مشترکان نیست. چه این که به نظر میرسد با توجه به حدود 5 ماه اضافه دریافت، در صورت محاسبه و استرداد، قبوض برخی مشترکان کم مصرف برای چند ماه رایگان محاسبه شود. با این همه، تلاش ما در برقراری ارتباط با سخنگوی شرکت گاز برای پیگیری موضوع و علت این که چرا مبالغ دریافت شده در این مدت، در قبوض گاز محاسبه، تعدیل یا به مشترکان بازگردانده نشده، بی پاسخ ماند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خراسان ورزشی/ خبر تمایل باشگاه الهلال عربستان برای جذب وینفرد شفر سرمربی موفق استقلال، هواداران این تیم را حسابی نگران کرده است. رضا افتخاری مدیرعامل باشگاه استقلال در گفتو گویی اختصاصی با خراسان ورزشی درخصوص روند تمدید قرارداد شفر با استقلال توضیحاتی را ارائه کرده که در ادامه با هم میخوانیم.
داستان شفر و الهلال تا چه حد جدی است؟
خب شفر در استقلال عملکرد بسیار خوبی داشته و طبیعی است که تیمهای مطرح آسیایی به دنبال جذب او باشند، بهخصوص بعد از عملکرد خوب استقلال در لیگ قهرمانان آسیا.
پس هواداران استقلال حق دارند که نگران باشند؟
جای هیچ نگرانی نیست و با توجه به اینکه شفر انتظارات ما را برآورده کرده، قراردادش قطعا تمدید خواهد شد.
اما ممکن است پیشنهاد الهلال او را وسوسه کند!
در قراردادی که با شفر امضا کردهایم، قید شده که قرارداد او مشروط تمدید خواهد شد. درواقع ما برای شفر شرط گذاشتهایم و درصورتی که باشگاه بخواهد قرارداد تمدید شود، او ملزم به تمدید قرارداد برای ادامه همکاری خواهد بود. میتوانم بگویم قرارداد شفر را تمدید شده بدانید. حتی در قرارداد فعلی، مبلغ قرارداد برای سال دوم هم قید شده.
در چه شرایطی قرارداد تمدید خواهد شد؟
قهرمانی در جام حذفی و گرفتن سهمیه آسیایی، شروط ما برای تمدید قرارداد بود و به نظر میرسد هر 2 شرط در حال محقق شدن است.
اگر در بدترین حالت استقلال در فینال جام حذفی ببازد و در لیگ هم نتواند سهمیه بگیرد، با شفر قطع همکاری خواهید کرد؟
خیلی بعید است این اتفاق رخ دهد اما چیزی که مهم است نمایشهای خوب استقلال با شفر است. استقلال تیم خوبی شده و ما دوست نداریم فرصت ادامه همکاری با شفر را از دست بدهیم حتی در صورتی که فوتبال روی تلخ خود را به ما نشان دهد. به اعتقاد من شفر تا همینجا هم قابلیت و توانایی خود را ثابت کرده و حتما در این زمینه اعضای هیئتمدیره هم با من هم عقیده هستند.
شفر برای نقلو انتقالات لیست بلند بالایی خواهد داشت؟
در این مقطع تمام تمرکز شفر روی لیگ قهرمانان، ادامه لیگ برتر و فینال جام حذفی است و در هیچ جلسهای درخصوص برنامههای نقلو انتقالات صحبت نشده. البته هدف اول شفر حفظ بازیکنان تیم است و خوشبختانه مشکلی برای تمدید قراردادها نخواهیم داشت. اگر هم شفر بازیکن جدیدی بخواهد حتما تمام تلاش خود را برای جذب بازیکن موردنظرش به کار خواهیم گرفت.
از جو اردوی استقلال در آستانه بازی مقابل العین بگویید.
خوشبختانه با برد در داربی به استقبال این بازی میرویم و با توجه به روحیهای که از بازیکنان دیدم به نظرم همه چیز برای گرفتن انتقام از العین مهیاست. مطمئنا العین هم میداند که باید مقابل استقلالی کاملا متحول شده قرار بگیرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خاطرات تان را ثبت کنید
شاید الان خیلی برای تان جذاب نباشد که همه چیز را ثبت کنید اما قطعا 10 یا 20 سال دیگر این خاطرات تبدیل به چیزهای با ارزشی می شود که حتی برای فرزندتان هم عجیب و دوست داشتنی خواهد بود.
پیش نیاز های قبل از بارداری
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نوروز، علاوه بر طبیعت به بازارها و کسب و کارها هم جان تازه ای می دهد. نوروز، علاوه بر رونق بخشیدن به کسب و کارهای سالانه، باعث ایجاد برخی مشاغل فصلی هم می شود. امروز با دو مورد از این کسب و کارها، یعنی تولید و فروش سبزه و ماهی آشنا می شویم.
روش پرورش سبزه بشقابی
میزان بذر لازم برای هر بشقاب حدود 300 تا 350 گرم است.«سبز کردن» بذر ها در شکل بشقابی، دو قاعده کلی دارد. ابتدا خیساندن بذر و دوم مدت زمان استراحت بذر، که منجر به جوانه زدن گیاه می شود. البته زمان خیساندن بذرها بسته، به میزان سفتی ماده غذایی بذر با هم متفاوت است. جدول زیر اطلاعات کامل در این زمینه را نشان می دهد:
زمانی که بذرها حسابی خیس خوردند و اصطلاحا باد کردند نوبت آن رسیده که بذر ها را از داخل آب بیرون بیاورید و در یک کیسه نخی قرار دهید. کیسه را در جای تاریک و به دور از نور خورشید و گرم نگهداری کنید تا جوانه ها زودتر ظاهر شوند. یادتان نرود که کیسه را مدام با آب پاش مرطوب کنید.
بعد از پدید آمدن جوانه ها، باید آن ها را به ظروف نهایی منتقل کنیم. بهترین ظروف برای این کار ظروف یک بار مصرف چهارگوش و دارای گودی است. جوانه ها را طوری بریزید، که نه روی هم تلنبار شوند و نه خیلی خساست به خرج دهید که سبزه نهایی کم پشت و کچل شود! سپس آن ها را از تاریکی بیرون بیاورید و در معرض نور خورشید قرار دهید؛ تا گیاه رشد کند. در تمام دوران رشد جوانه ها، آبرسانی به وسیله اسپری را فراموش نکنید. بعد از این که ساقه ها سبزتر شدند از میزان آبی که به آن ها می دهید؛ بکاهید تا سبزه عمر طولانی تری داشته باشد. در نهایت برای زیباتر شدن سبزه از روبان و پاپیون غفلت نکنید و البته همیشه به فکر نوآوری و طراحی های خاص هم باشید.
روش سبز کردن بذر ها روی کوزه سفالی
میزان بذر لازم برای هر کوزه حدود 100 گرم است. بذر مد نظر را باید با توجه به مدت زمان مخصوصش خیس کرد. همزمان با خیساندن بذرها ،کوزه ها را هم در آب قرار دهید تا به اصطلاح حسابی آب به خوردشان برود. سپس کوزه ها را با یک نوار توری (بانداژ) یا یک لنگه جوراب زنانه بپوشانید و بذرها را به صورت یک لایه روی آن ها بمالید. داخل کوزه همواره پر از آب باشد؛ و برای این که سر و گردن کوزه هم مانند شکم آن خوب سبز شود . هر از چندگاهی با قاشق آن قسمت ها را مرطوب کنید. سبزه کوزه ای نسبت به نوع بشقابی اش رسیدگی بیشتری می خواهد اما بسیار زیباتر و پرسود تر است.
حساب و کتاب اقتصادی سبزه کاری
با توجه به جدول یک، هنوز فرصت کافی برای تولید برخی از انواع سبزه ها را دارید. جدول 2 مظنه ای از هزینه های لازم برای تولید انواع سبزه را نشان می دهد. به خوبی مشاهده می کنید که به ازای هر سبزه، تقریبا به اندازه هزینه کرد، درآمد کسب خواهید کرد.
تولید و فروش ماهی؛ برای آینده برنامه ریزی کنید
بر خلاف سبزه، درباره ماهی قرمز، زمانی برای تولید و فروش در روزهای پایانی سال نداریدالبته خرید عمده ماهی و فروش آن هم ممکن است در کنار سبزه، به شما 50 تا 100 درصد سود برساند. به خصوص اگر در تامین تنگ یا ترکیب کردن آن با سبزه خلاقیت به خرج دهید. اما برویم سراغ تولید. قبلا در شماره دهم اردیبهشت ماه، به طور مفصل درباره پرورش و تولید ماهی زینتی بحث کردیم. در این باره در لینک زیر بخوانید:
http://khorasannews.com/ ?nid=19522 &pid=8&type=0
کسانی که از آن موقع کارشان را شروع کرده اند اکنون می توانند انواع ماهی قرمز و ماهی های زینتی مثل فایتر را روانه بازار کنند. اکنون هم دیر نیست و شما می توانید فرایند تولید انواع ماهی، از جمله ماهی قرمز را برای عرضه در نوروز سال بعد ( و عرضه انواع ماهی زینتی در طول سال) شروع کنید. تجهیزات لازم مثل آکواریوم، شرایط نگهداری، دستگاه اکسیژن و غذا نهایتا کمتر از پنج میلیون تومان هزینه برای شما در بر خواهد داشت. ماهی های کوچک یا لاروها را هم که از بازار یا جهاد کشاورزی (شیلات) می خرید. معمولا قیمت فروش هر ماهی، چندین برابر قیمت خرید است و تا بیش از 100 درصد برای شما سود خواهد داشت.
چگونه بفروشم؟
اگرچه در بازار شب عید، تقاضا زیاد است و معمولا فروش سخت نیست اما حواستان به رقبا هم باشد. الان جلوی هر مغازه ای انواع سبزه و ماهی به صف شده است و لذا شما برای فروش، کار چندان آسانی ندارید. برای این منظور، قبل از هر چیز خلاقیت به خرج دهید و محصول متفاوتی ایجاد کنید. درباره سبزه می توانید به انواع شکل ها و ظروف فکر کنید. اما کار بهتر، عرضه یک مجموعه هنری از ملزومات سفره عید است. مثلا تنگ ماهی که نیمی از آن سبزه شده است می تواند یک ایده مناسب باشد. یا ارائه خدمات "تامین لوازم و طراحی سفره عید هم می تواند کار شما را در فروش راحت تر کند. کافی است همزمان با تولید سبزه، دیگر ملزومات را از بازار تهیه و خدمات کلی سفره عید را ارائه کنید.
برای بازاریابی، از خویشان و آشنایان شروع و تبلیغات کاغذی در محله خودتان پخش کنید. مجموعه کارهای خود را در فضای مجازی هم به نمایش بگذارید و از این طریق سفارش بگیرید. با برخی کسبه هم صحبت کنید و از طریق آن ها محصولاتتان را بفروشید. در هر حال یادتان باشد که شروع کسب و کار، برنامه ریزی، ظرفیت سنجی و حساب و کتاب می طلبد و ورود عجولانه ممکن است باعث متضرر شدن شما شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جمال عبدالناصر اگر امروز زنده بود، در صدمین سال زندگی خود قرار داشت. این «رئیس مصری»، حتی امروزه نیز در جهان عرب از احترامی خاص برخوردار است و همچنان یادش گرامی داشته میشود. اما واقعیت این است که ناصر، در داخل مصر سیاستی به شدت خشن را دنبال میکرد و در عرصه سیاست خارجی، البته به غیر از یک مورد، کارنامهای فاجعهبار داشت.
12 تخم مرغ برای صبحانه ملک فاروق!
اگرچه ملک فاروق تنها ۴۵ سال عمر کرد، اما این پادشاه فربه که از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۵۲ بر مصر و سودان حاکمیت داشت، هر روز صبح ۱۲ تخم مرغ را به عنوان صبحانه میبلعید و عاشق سیگار برگهای هاوانا، زنان زیبا و کادیلاکهای پر زرق و برق بود. افزون بر این، ظاهرا هر روز محتویات ۳۶ بطری کوچک پپسیکولا را مینوشید و عاشق مصرف حشیش همراه با عسل بود. از دیگر صفات نکوهیده فاروق می توان به پولپرستی، اسرافکاری و فساد او اشاره کرد؛ حتی مادرش درباره وی میگفت: «فاروق یک هیولا بود.» بسیاری از مردم مصر و از جمله گروه مخفی موسوم به افسران آزاد نیز درباره پادشاه سابق، همین نظر را داشتند. همین عده، با انجام یک کودتا در سال ۱۹۵۲، فاروق را در کاخش بازداشت و از همانجا به ایتالیا تبعید کردند. فاروق، چند سال بعد، در حالی که شهروند موناکو محسوب میشد؛ در این کشور و پس از شرکت در یک ضیافت و خوردن ۱۲ صدف همراه با سس فلفل و یک پرس چهارنفره خوراک گوشت ران گوسفند و مقادیر زیادی سیبزمینی سرخ کرده و لیموناد و خامه به عنوان دسر، از دنیا رفت!
سخنرانی 3 ساعته
در میان افراد گروه موسوم به افسران آزاد یا همان گروهی که فاروق را سرنگون کردند، یک افسر جوان به نام جمال عبدالناصر حضور داشت که در سال ۱۹۵۴، به عنوان اولین رئیسجمهور مصر به قدرت رسید. روز ۲۶ جولای ۱۹۵۶، او در برابر هزاران نفر از طرفدارانش، در میدان التحریر شهر اسکندریه، نطقی تقریبا سه ساعته ایراد کرد و سخنرانی وی از رادیو نیز به صورت زنده پخش شد. او در این سخنرانی، به شدت به قدرتهای غربی و بانک جهانی حمله کرد. بانک جهانی در آن زمان، از اعطای وام به مصر برای ساخت سد آسوان خودداری کرده بود. ناصر ، معروف به پدر پنج فرزند و یکی از مؤسسان «جنبش غیرمتعهدها»، قصد داشت که با این پروژه مهم، یعنی سد آسوان، از طریق امواج نیل انرژی برق را در ابعاد بسیار کلان تولید و به این ترتیب، مصر را از نظر اقتصادی به آینده پسااستعماری راهنمایی کند.
کُد «فردیناند دولسپس»!
ناصر در سخنرانی خود، ناگهان و ظاهراً بدون ارتباط با موضوع، یک نام را بر زبان آورد: «فردیناند دولسپس». صاحب این نام، در واقع مهندسی بود که ساخت کانال سوئز را بر عهده داشت؛ همان کانالی که از زمان ساخت تا سال ۱۹۵۶، تحت مالکیت و اختیار یک شرکت اروپایی مقیم در پاریس بود و عواید آن، نصیب همین شرکت میشد و مهمتر آنکه سهم اصلی این شرکت، در مالکیت بریتانیا بود؛ یعنی همان قدرت استعماری که مردم مصر به شدت از آن متنفر بودند. جمال عبدالناصر طی آن سخنرانی، سیزده بار نام دولسپس را تکرار کرد. اما این نام، در واقع یک اسم رمز بود. به این ترتیب، ناصر به واحدهای کماندویی تحت امر خود، برای حمله و تحت کنترل درآوردن تأسیسات کانال سوئز، چراغ سبز نشان میداد و این اقدام، البته موفقیتآمیز نیز بود.
فرمانده جدید اعراب
ناصر به خوبی از اهمیت زیاد کانال سوئز آگاهی داشت؛ همان آبراهی که در رویاهای «یوهان ولفگانگ فون گوته» جای داشت و زمانی در قرن هفدهم، از سوی «گوتفرید ویلهلم لایبنیتس» فیلسوف و دانشمند و سیاستمدار آلمانی، به لوئی چهاردهم پادشاه وقت فرانسه به عنوان غنیمتی بزرگ پیشنهاد شده بود. اما این دولسپس بود که چندین سال بعد، ابعاد تکنیکی این کانال را کامل کرد. آبراه سوئز در سال ۱۸۶۹ افتتاح شد. فرمان سال ۱۹۵۶ ناصر، پیامدهای گسترده و دراماتیکی داشت و بحران سوئز، دنیا را تکان داد.
در همان سال بود که قدرتهای استعماری، یعنی بریتانیا و فرانسه و البته اسرائیل، به مصر حمله کردند. کار به جایی رسید که نه تنها سازمان ملل متحد، بلکه مهمتر از آن، کشورهای ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان دو ابرقدرت جدید که از مدتی پیش در جریان جنگ سرد بر سر نفوذ ایدئولوژیک خود در آفریقا و خاورمیانه رقابت داشتند، وارد کارزار مصر شدند. در نهایت، بریتانیا و فرانسه بر اثر فشارهای دولت آمریکا قرارداد صلح با مصر را امضا و سربازان اسرائیلی هم به ناچار از منطقه کانال عقبنشینی کردند. این یک پیروزی بزرگ برای مصر به حساب میآمد، همان کشوری که پیش از این، یعنی در سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹، شکستی تحقیرآمیز از رژیم صهیونیستی را تجربه کرده بود. به این ترتیب، ناصر به نقطه اوج قدرت خود رسید و میتوانست مدعی باشد که حتی یک ابرقدرت نظامی نیز نمیتواند او را سرنگون کند و اینک وقت آن است که به رهبری جهان عرب برسد و در واقع، همین اتفاق هم افتاد. ناصر در سال ۱۹۵۸، طی پیمانی با کشور سوریه، جمهوری متحده عربی را تاسیس کرد. ناصر بر آن بود تا این اتحادیه، به سازمان و الگویی برای اتحاد دیگر کشورهای عرب بدل شود و البته، شخص او همواره در رأس آن قرار داشته باشد. اما این اتحاد، تنها سه سال دوام داشت و سوریه، در سال ۱۹۶۱ از آن خارج شد و پس از آن، یمن شمالی که از مدتها پیش به این اتحادیه پیوسته بود، اقدام به ترک آن کرد.
عملیات قفقاز: ۱۰ هزار سرباز شوروی برای ناصر
درخشش و جذابیت ناصر در نوامبر 1967، کم رنگ شده بود. رژیم صهیونیستی در ژوئن این سال و طی جنگی شش روزه، نه تنها ضرباتی مرگبار بر نیروهای کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس وارد آورد، بلکه نوار غزه و ۶۰ هزار کیلومترمربع از شبهجزیره سینای مصر را، طی یک شبیخون اشغال کرد. این اتفاق، رویدادی جنجالبرانگیز و حساس محسوب میشد.
میزان وحشت از جمال عبدالناصر در میان صهیونیستها تا پیش از سال ۱۹۶۷ بسیار بالا بود اما پس از جنگ شش روزه، این وحشت به نحو قابل ملاحظه ای کم شد. در همان حال، شوروی در بهار سال ۱۹۷۰، یک ارتش کوچک را به قاهره فرستاد. این ارتش کوچک شامل ۱۰ هزار سرباز، از جمله دو هنگ خلبانان جنگنده و نفرات لازم برای سیستم ضد هوایی میشد. هدف دولت اتحاد جماهیر شوروی از این عملیات که به عملیات «قفقاز» شهرت داشت، این بود که در خلال جنگ سرد، نشانهای روشن برای آمریکا ارسال کند؛ یعنی همان کشوری که حامی رژیم صهیونیستی بود و اسلحه در اختیار تلآویو قرار میداد.
درگذشت ناصر
ناصر به این دستودلبازی شوروی پاسخ منفی نداد و آن را قبول کرد. او در آن زمان، بار دیگر برای جنگ با اسرائیل آماده میشد و البته این بار دو طرف، جنگ فرسایشی خشونتباری را در امتداد کانال سوئز آغاز کردند. مدتی کوتاه پس از آن، یعنی رأس ساعت ۱۸:۱۵ روز ۲۸ سپتامبر ۱۹۷۰ بود که ناگهان ناصر به حمله قلبی دچار شد و جان خود را از دست داد؛ جمعیت بسیار زیادی برای تشییع وی حاضر شدند.
مردم او را به دلیل روبهرو شدن شجاعانه با صهیونیستها ستایش می کردند. در واقع این ویژگی باعث میشد، رفتارهای خشونت بارش درباره برخی جناحهای فکری در مصر، نادیده گرفته شود. در سوگ جمال عبدالناصر، میلیونها نفر گریستند. در آن زمان، مجله اشپیگل طی گزارشی نوشت: «میلیونها نفر با چهرههایی غمزده آمدند، صدها هزار نفر آشکارا میگریستند، صدها نفر از هوش رفتند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روز چهارشنبه، رئیس کل بانک مرکزی در نامهای مهم به وزیر صنعت، خواستار توقف ثبت سفارش واردات کالا با ارز دلار شد. اگر فرایند تاریخی تحریمها علیه ایران و شدت یافتن آنها در اوایل دهه 90 شمسی و فرایند شکل گیری توافق برجام و اجرای آن در سالهای بعد را مرور کنیم به نقش کلیدی دلار در جنگ اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران پی میبریم. اگر تحریم را مهم ترین ابزار دشمن در جنگ اقتصادی علیه کشورمان بدانیم، دلار مهم ترین ابزار این جنگ اقتصادی بود. سهم غالب دلار در مبادلات تجاری جهان و همچنین سهم غالب آن در مبادلات تجاری کشورمان با طرفهای تجاری (حتی کشورهای آسیایی) و از سوی دیگر قدرت رصد و نظارت خزانه داری آمریکا بر تجارت با دلار، امکان تحریم در این زمینه را برای آمریکاییها فراهم کرده است. برجام نیز با وجود برخی منافع اقتصادی برای ایران که بیشتر در حوزه فروش نفت، جذب فاینانس و برخی تحریمهای بیمه و کشتیرانی خود را نشان داد، نتوانست تغییری در تحریم دلاری ایجاد کند. البته در این نوشته مجالی برای بحث درباره رابطه تحریم دلار و برجام نیست، اما در هر صورت تحریم دلار از این جهت که نقل و انتقال پول برای هر مبادله اقتصادی را هدف قرار میدهد، مهم ترین تحریم پیش روی اقتصاد ایران است که همچنان پابرجاست.
در هر صورت با گذشت بیش از دو سال از اجرایی شدن برجام، این واقعیت که حتی این توافق با همه منافعی که داشته است، نمیتواند کلید اصلی گشایش اقتصاد ایران باشد، برای همه کاملا قابل پذیرش شده است. نگاهی به نامه رئیس کل بانک مرکزی به وزیر صنعت درباره لزوم توقف ثبت سفارش واردات کالا با ارز دلار و اشاره به این نکته که «سیاست ارزی کشور رویکرد حذف کامل دلار را در نظر دارد»، به این معنی است که در دولت نیز دیگر امیدی به لغو تحریم دلار و حتی کمرنگ شدن آن وجود ندارد و سعی شده است دور زدن این تحریم در دستور کار قرار گیرد. با این حال نگاهی به امکان پذیری این اقدام و اقدامات مکملی که باید برای حذف دلار در دستور کار قرار گیرد ضروری است:
1- دلار در اقتصاد ایران دو کاربرد مشخص دارد. کاربرد اصلی آن به عنوان ابزار مبادله در تجارت خارجی است. از این منظر با توجه به این که براساس گفته مسئولان اقتصادی، بخش عمده تجارت خارجی ایران براساس مبادله با ارزهایی غیر از دلار صورت میگیرد در این میان عمده شرکای اصلی تجاری ایران نظیر چین، کره جنوبی و ترکیه (که 38 درصد صادرات غیرنفتی و 37 درصد واردات از این 3 کشور صورت میگیرد) در تجارت با بسیاری از کشورها از ارزهای ملی خود به جای ارزهایی نظیر دلار و یورو استفاده میکنند. برخی نظیر چین و ترکیه در مذاکرات با ایران استفاده از ارزهای ملی خود را پیگیری کرده اند و ایران نیز براساس سیاستهای کلان به دنبال جایگزینی ارزهای ملی به جای ارزهایی نظیر دلار است. بر این اساس دلار هم در عمل از بخش عمده تجارت ایران حذف شده است و هم در عمل میتواند سهم کمتری نسبت به شرایط فعلی هم داشته باشد، اما نکته قابل تامل کاربرد دوم دلار در اقتصاد ایران است. دلار در عمل طی سال ها، یک جنبه نمادین در اقتصاد ایران پیدا کرده است. بسیاری حتی برای سفر به کشورهای اطراف، در شرایطی که میتوانند ارز همان کشورها را به راحتی در داخل تهیه کنند، سراغ خرید دلار میروند. به عبارت دیگر واقعیت متکثر ارزی در داخل، همچنان در ذهنیت مردم، به گزینه دلار محصور شده است. گزینهای که باید از طریق تبلیغات و اطلاع رسانی تغییر کند.
2- حذف دلار چنان که گفته شد هم در عمل به تدریج در حال به وقوع پیوستن است و هم میتواند در سطحی بیشتر محقق شود. کلید اصلی در این میان، تغییر مناسبات تجاری در جهان است. طی سالهای اخیر، پیمانهای پولی دوجانبه به سرعت در بین کشورهای مختلف در حال افزایش است. به ویژه شرکای تجاری اصلی ایران، شامل چین، هند، روسیه، ترکیه و عراق کاملا آمادگی پیمان پولی دوجانبه با ایران را دارند. آن چه در این میان میتواند به فرایند کار سرعت بخشد، عزم دولت و بانک مرکزی و اعتقاد راسخ به این واقعیت است که تحریم دلاری باقی مانده و خواهد ماند و راه شکستن این تحریم مهم نه از میز مذاکرات که از دروازههای تجاری کشورهای طرف تجارت با ایران میگذرد. این واقعیت بسیار مهم است که چه به لحاظ سیاسی، موافق برجام باشیم و چه مخالف آن، حذف دلار از فرایندی غیر از مذاکرات سیاسی به وقوع میپیوندد و نباید در حذف دلار درگیر کلیشههای ذهنی در باب مذاکرات سیاسی بود.
3- نظام صرافی در همه کشورها کارکرد خاصی دارد که محدود به تبدیل ارز در سطوح خرد و نیازهای اندک برای متقاضیانی نظیر گردشگران است. تحریمها و بسته شدن مسیر ارتباطات بانکی، موجب شد که علاوه بر گردشگران، فعالان اقتصادی نیز برای حواله پول واردات کالا یا دریافت پول کالاهای صادر شده، به سراغ صرافیها بروند. حذف نصفه و نیمه تحریمها موجب شد تا بخشی از فعالان اقتصادی، استفاده از صرافیها را با وجود هزینهها و محدودیتها به بانکهایی که همچنان درگیر تحریمهای باقی مانده هستند، ترجیح دهند. این در حالی است که تلاشها برای نظارت بر صرافیها همواره با مشکل مواجه بوده است. چرا که صرافیها به دلیل این که واحد اقتصادی خرد محسوب میشوند، هیچ گاه نمیتوانند قواعد استاندارد مبادلات پولی نظیر، جلوگیری از پول شویی، امکان نقل و انتقال مبالغ کلان و اطمینان بخشی به شرکای خارجی مبادلات با تجار کشورمان را رعایت کنند، بنابراین علاوه بر کارکردی که دستور توقف ثبت سفارش با دلار برای روان سازی روابط تجاری و دور زدن تحریمها دارد، شفاف سازی نظام تجاری به عنوان یکی از اجزای اقتصاد غیرشفاف نیز اقتضا میکند که نظام بانکی با توان نظارت پذیری و قاعده مندی بیشتر، جایگزین نظام صرافی شود که کمتر قاعده پذیر و شفاف است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که از سال 92 به بعد، عمده توان و برنامه های وزارت نفت بر توسعه میادین نفتی از طریق جذب سرمایه خارجی در قالب قراردادهای جدید نفتی، معطوف بود، اکنون بعد از چهار سال و به دنبال کارشکنی های آمریکا، تعلل بسیار زیادی در امضای قراردادهای جدید نفتی به چشم می خورد و بیشتر مسئولان وزارت نفت، اکنون به جای IPC درباره توان داخلی، قراردادهای EPC، تامین مالی داخلی با ابزارهای مختلف همچون اوراق مشارکت ارزی و صندوق پروژه و ظرفیت بالای شرکت های بالادستی داخلی سخن می گویند.این چرخش مواضع که از چندی پیش آشکار شده بود، دیروز در جریان دومین کنگره و نمایشگاه بینالمللی اکتشاف و تولید و پنجمین کنگره بینالمللی صنعت حفاری ایران که با هدف بررسی آخرین تحولها و چشمانداز آینده الگوی جدید قراردادهای نفتی برگزار می شود، نمود بسیار عینی تری داشت. به گزارش ایرنا، علی کاردر، مدیرعامل شرکت ملی نفت صریحا گفت که در موضوع قراردادهای نفتی به نحو مطلوب عمل نشد و افزود: انتظار داشتیم قراردادهای بیشتری به امضا برسد. کاردر در حالی باز هم به صورت غیرشفاف وعده داد که "امیدواریم در سال 97 شاهد امضای چندین قرارداد باشیم" که طبق وعده های پیشین، قرار بود حدود 10 قرارداد تا پایان امسال امضا شود.به گزارش فارس، کاردر درباره تامین مالی داخلی با استفاده از اوراق ارزی و رفع نگرانی از نوسانات ارزی و همچنین صندوق های پروژه هم توضیح داد و گفت: مردم با خرید یونیت میتوانند در صندوق سرمایهگذاری کنند و شرکتها میتوانند منابع مالی خود را به خرید یونیت اختصاص دهند.منوچهری، معاون کاردر و از طرفداران جدی قراردادهای جدید، دیروز از پیچیدگی های قراردادهای نفتی سخن گفت و افزود که "تنها قراردادهای نفتی گره کار را باز نمیکند". منوچهری، همچنین گفت که خوشبختانه در سالهای اخیر پیمانکاران بالادستی صنعت نفت رشد بسیار خوبی داشتهاند و درباره تامین مالی هم گفت: تجهیز منابع مالی از طریق صندوقهای مالی، مشارکت سرمایههای کوچک و استفاده از منابع مالی بانکها از جمله سیاستهای مورد حمایت وزارت نفت است. وی از آغاز برگزاری مقدمات مناقصه پروژههای EPCF ( قراردادهای مهندسی، ساخت و تامین مالی که متفاوت با IPC و به نوعی رقیب آن است) هم خبر داد. گفتنی است وزیر نفت پیش از این وعده امضای حدود 10 قرارداد نفتی تا پایان امسال و امضای قرارداد توسعه میدان آزادگان را داده بود اما اکنون به دلایلی که احتمالا ترس شرکت های خارجی از مواضع ترامپ، مهم ترین آن است، شاهد چرخش معنادار آنان از IPC به توان داخلی در حوزه های فنی و تامین مالی هستیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هادی محمدی – این که مردم یک کشور از ملت های دیگر دنیا چه تصویری داشته باشند و از شنیدن نامشان در ابتدا به یاد چه چیزهایی بیفتند نکته ای جالب و در دیپلماسی عمومی بسیار مهم است و نشان از رفتار آن کشور برای بهتر دیده شدن و شناخته شدن در میان کشورها و ملت های دیگر دارد . شاید اولین چیزهایی که از نام بلغارستان به ذهن ما متبادر می شود پنیر و کباب و سوسیس بلغاری باشد یا وقتی به کرواسی فکر می کنیم یاد مربیان فوتبال آن کشور بیفتیم که در ایران کم نبوده و نیستند و مشهورترینشان نیز امروز مربیگری پرسپولیس تهران را برعهده دارد یا وقتی نام بوسنی و هرزگوین را در جایی می شنویم یا می خوانیم ، جنگ خانمانسوز و ظلمی که بر مسلمان آن کشور رفت متاثرمان می کند اما زمانی که نام صربستان به گوش ایرانی ها می خورد همان جنگ بوسنی از یک سو و از سوی دیگر چهره ای متجاوز و نسل کش به یادآورده می شود که البته تا حدودی نیز درست است. هفته گذشته فرصتی دست داد تا با هیئت اقتصادی و سیاسی بلند پایه ای که به ریاست محمد جواد ظریف وزیرامور خارجه کشورمان به منطقه بالکان و این چهار کشور رفت، همراه شویم و ببینیم آن چه ما ایرانی ها از این چهار کشور در ذهن داریم چقدر با واقعیت منطبق است؛ گزارش خبرنگار اعزامی خراسان را می خوانید.
اسکورت طولانی ظریف و تعجب صرب ها
ورود ما به فرودگاه نه چندان بزرگ و شلوغ بلگراد که قطعا نسبت به فرودگاه هایی مثل مهرآباد و امام خمینی و حتی مشهد کوچک تر و کم پرواز تر است، با برف و سرما و به نوعی بوران همراه بود و هوایی با دمای منفی 8 درجه به استقبال هیئت ایرانی آمد. حضور هیئت ایرانی در خیابان با اسکورت ویژه و باز کردن راه ها و سبز کردن چراغ های قرمز تعجب مردمی را به همراه داشت که زیر برف در صف های نسبتا طولانی اتوبوس و تراموا ایستاده بودند. از سوی دیگر به وضوح می شد دید اگرچه برف روبی چندان مناسبی انجام نگرفته، برف و بوران، رفت و آمد و ترافیک شهر دو میلیون نفری بلگراد را قفل نکرده است که برای ما که صحنه های ترافیک شدید در اتوبان های تهران دیگر امری عادی و معمولی است جالب به نظر می رسید.اولین دیدار وزیر خارجه کشورمان با وزیرخارجه صربستان در کاخ صربستان صورت گرفت . اگرچه این کاخ از نشانه های تاریخی و معماری سنتی به دور است و بیشتر نمادهایی از زمان حکومت کمونیستی یوگسلاوی را در خود جای داده بود اما در عوض دیواری دیده نمی شد که نقاشی های هنرمندانه نقاشان معروف یوگسلاو را بر خود نداشته باشد . کاخ صربستان را که بیشتر یک گالری هنری بود تا یک ساختمان سرد و بی روح اداری ترک کردیم و کاروان نه چندان کوچک ما به سمت کاخ ریاست جمهوری صربستان رفت .
بلگراد و 78 روز بمباران غرب
در مسیر، آن چه جالب به نظر می رسید ساختمان های قدیمی باقی مانده از دوران کمونیسم در کنار بناهای مدرن با تبلیغات برندهای معروف غربی بود که در میانشان ساختمان هایی که زخم جنگ ناتو علیه صربستان بر رویشان دیده می شد نیز وجود داشت از جمله ساختمان وزارت دفاع سابق این کشور که در حمله جنگنده های غربی در سال 1999 تقریبا ویران شده و این روزها به عنوان نماد تجاوز غرب به بلگراد باقی مانده است .در این سال آمریکا و ناتو با حدود 800 جنگنده، 78 روز شهرهای صربستان و از جمله بلگراد را به خاطر موضوع کوزوو بمباران کردند و سرانجام توانستند این بخش مهم را از این کشور جدا کنند . هرچند صربستان موضوع استقلال کوزوو را نپذیرفته است و تنها 115 کشور استقلال این بخش را به رسمیت شناخته اند. ایران نیز به همراه چین و روسیه و برخی کشورهای دیگر این استقلال را قبول ندارد.
رئیس جمهوری که در پارک روبه روی دفترش با مردم بازی می کند
ساختمان ریاست جمهوری صربستان اما نمایی سنتی و تاریخی دارد و به جای مانده از دوران حکومت سلطنتی این کشور در پیش از جنگ جهانی دوم است. نکته عجیب این ساختمان برای ما دسترسی آسان مردم عادی حداقل تا در ورودی آن است . این که می دیدیم در این جا خبری از گیت ها و نیروهای متعدد امنیتی بر خلاف آن چه در تهران هر هفته شاهد هستیم نیست تا حد زیادی شگفت آور بود و وقتی این شگفتی بیشتر شد که شنیدیم رئیس جمهور در پارک بزرگ روبه روی ساختمان محل کارش قدم می زند و ورزش می کند و گاهی با مردم شطرنج بازی می کند. طبق گفته راهنمای ما و آن چه می دیدیم برخی کشورهای عربی از جمله امارات و قطر در این کشور سرمایه گذاری زیادی کرده اند و از جمله یک پروژه رویایی را در کنار رود دانوب زیبا که از مرکز بلگراد می گذرد با نام «بلگراد روی آب» می سازند که تاکنون صدها میلیون یورو هزینه برده که در مقایسه با حجم تبادل تجاری 20 میلیون دلاری میان تهران و بلگراد باعث تاسف است. یکی از جاذبه های تاریخی بلگراد ایستگاه راه آهن آن است که در سال ۱۸۸۴ ساخته شده و این روزها قرار است به موزه تبدیل شود .با برداشته شدن صدور روادید برای ایرانیان از تابستان امسال، ورود گردشگران ایرانی به این کشور افزایش زیادی داشته و با وجود تازه بودن شروع این تسهیل صدور روادید و همزمانی با فصل سرما ، حدود 6000 نفر از کشورمان به صربستان آمده اند که البته حدود هزار نفر از آن ها یا دیپورت شده اند یا مشکلاتی همچون پناهندگی یا سفر غیرقانونی دارند. همچنین به گفته رایزن فرهنگی کشورمان در صربستان موضوع ایران هراسی در این کشور پررنگ است و سعی شده تا با اعزام دانشجویان صرب به ایران و برگزاری شب فیلم در شهرهای مختلف، مردم این کشور را با واقعیات ایران آشنا کنند.حتی رئیس مجلس صربستان خانم مایا گوی کوویچ که دو بار به ایران سفر کرده به حدی با فرهنگ ایران و اسلام مانوس شده که برای سفر به ایران از مشاوران مسلمان خود نحوه بستن حجاب را یاد گرفته است.
شهری با اینترنت بدون فیلتر
کمی تردد در شهر نشان می دهد که تراموا و اتوبوس برقی مهم ترین وسایل نقلیه عمومی در بلگراد هستند و این جا خبری از مترو نیست ضمن این که اینترنت در بلگراد سرعت خوبی دارد و فیلترینگی هم اعمال نمی شود حتی با وجود شرقی بودن صربستان بیشتر برندها و شرکت ها و بانک های بزرگ دنیا در بلگراد شعبه دارند.
ماجرای مجسمه اسب های مقابل پارلمان صربستان
از دیگر دیدار های ظریف در صربستان ، ملاقات با رئیس مجلس این کشور بود . ساختمان تاریخی پارلمان صربستان با گنبدی بلند و سبز رنگ در میدان مرکزی شهر و روبه روی ساختمان ریاست جمهوری قرار دارد و رفت و آمد به آن چندان سخت نیست و ظاهرا تدابیر امنیتی ویژه ای هم ندارد. در جریان انقلاب پنجم اکبر 2000 در صربستان که به برکناری میلوسویچ رئیس جمهور جنایتکار صربستان انجامید، این پارلمان به اشغال مردم درآمد. حداقل 30 درصد نمایندگان پارلمان صربستان باید از زنان باشند و رئیس آن نیز چندین سال است که خانم باقی مانده است. جلوی در ورودی پارلمان دو مجسمه قرار گرفته که مردم این جا به طنز می گویند یکی از آن ها نشان می دهد فردی با زور و فشار به یک اسب می خواهد وارد پارلمان شود و مجسمه دیگر همان فرد و اسب است که نشان می دهد پس از نماینده شدن، اسب با زور می خواهد او را از مجلس بیرون کند. یکی از برنامه های سودمند در این سفر برگزاری همایش اقتصادی تجار ایران و صربستان بود که از نکات جالب آن می توان به حضور پررنگ جوانان و خانم ها در بین تجار صرب اشاره کرد .
فرودگاه بلگراد به نام پدر الکتریسیته دنیا
در پایان این سفر 24 ساعته به سمت فرودگاه راه افتادیم تا از آن جا به زاگرب پایتخت کرواسی برویم . در فرودگاه این نکته را شنیدم که فرودگاه بین المللی بلگراد به نام نیکلای تسلا نام گذاری شده که یک صرب بوده و در فیزیک الکتریسیته بزرگ ترین دانشمند به شمارمی رود.
بلغارستان دروازه ورود به اتحادیه اروپا
دومین شب سفر به بالکان با ورود وزیرخارجه و هیئت همراهش به صوفیه پایتخت بلغارستان همراه بود . شرایط در صوفیه مشابه بلگراد بود تاجایی که گویا برف و جبهه هوای بسیار سرد دنبال هیئت ایرانی حرکت می کرد و دقیقا در لحظه ورود به فرودگاه صوفیه باز هم شاهد برف و کولاک شدید بودیم . این جا ظریف و هیئت سیاسی همراهش با مینی بوس تشریفات به وی آی پی فرودگاه منتقل شدند و در آن جا نیز پرچم جمهوری اسلام ایران در کنار پرچم بلغارستان و پرچم اتحادیه اروپا که بلغارستان یکی از 28 کشور عضو آن است به احترام حضور هیئت ایرانی به اهتزاز درآمد . گویا پروتکل استقبال در این کشور این گونه است. بلغارستان با بیش از ۱۱۰هزار کیلومتر مربع تنها هفت میلیون نفر جمعیت دارد و در جنوب شرقی اروپا به عنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا از دی ماه گذشته رئیس دوره ای این اتحادیه شده است و از این نظر در این شش ماه برای ما اهمیت دارد، با وجود این هنوز واحد پول بلغارستان به یورو تبدیل نشده و مردم با "لوا" که حدود 1.95یورو است (2800تومان) خرید و فروش می کنند. ضمن این که بلغارستان در منطقه روادید شینگن قرار ندارد و برای دریافت روادید اگرچه سخت گیری های اتحادیه اروپا وجود دارد به سختی روادید شینگن نیست .
فقیرترین کشور اتحادیه اروپا
بلغارستان به لحاظ شاخص های مالی و انسانی فقیر ترین کشور اتحادیه است و کمترین حقوق کارگری را پرداخت می کند و به همین دلیل تعداد زیادی از مردم این کشور برای کار به کشورهای ثروتمند تر اتحادیه می روند(هرچند کشور های فقیر تری مانند آلبانی در اروپا وجوددارد اما این کشور ها جزو اتحادیه اروپا نیستند) صوفیه مردمی خونگرم و مهمان نواز دارد و ما این را در برخوردهای کوتاه با این مردم احساس کردیم حتی گفته می شود یک وابستگی نژادی نیز با ایران دارند .
کاخ ریاست جمهوری بلغارستان، یک گالری هنری با نقاشی های هنرمندانه
اولین دیدار با رئیس جمهور بلغارستان در کاخ ریاست جمهوری این کشور که ساختمانی قدیمی با گچ بری های زیبا و ستون های سنگی بزرگ است و دیوارهای آن با نقاشی های متنوع و سبک های مختلف هنری پوشانده شده است برگزار شد. گارد نگهبان نیز هماهنگ با ساختمان تاریخی کاخ، لباس های قدیمی و تاریخی بلغارستان را به تن داشتند به گونه ای که سوژه عکاسی هیئت خبری شدند. در محل ملاقات ظریف و رئیس جمهور نیز تصاویری از بزرگان تاریخ این کشور از جمله واسیلی لفسکی قهرمان ملی بلغارها نصب شده بود که گویا در راه مبارزه با ترکان عثمانی کشته شده است.در فواصل کوتاه به ویژه در مرکز شهر، کلیساهای کوچک و بزرگ قدیمی به چشم می خورد حتی یک نمونه را در حیاط کاخ ریاست جمهوری دیدیم. تنها مسجد صوفیه که مسجد مرکزی مسلمانان این شهر است و یادگاری از عثمانی ها به شمار می رود نیز در همان مرکز شهر وجود دارد؛ مسجدی که نمای بیرونی آن شباهت زیادی به مساجد استانبول دارد.
هزینه بالا و درآمد کم در بلغارستان
در بیشتر نقاط شهر تراموا وجود دارد که چهره جالبی به شهر به ویژه برای گردشگران داده است . همچنین وجود دو خط مترو و تعداد زیاد تاکسی معمولی و ویژه به همراه اتوبوس های برقی و گازوئیلی باعث شده هم هوای شهر پاکیزه بماند و هم خبری از ترافیک آن در اوج بارش برف نباشد؛ ضمن این که ماشین های برف روب و شن و نمک پاش نیز در شبانه روز فعال بودند.این جا اگرچه قیمت بنزین یکسان نیست و متناسب با شرکت های تولید کننده آن فرق دارد اما متوسط قیمت 1.13 لواست(3100تومان) و برای هر مسیر اتوبوس یا مترو با کارت اعتباری باید 1.6 لوا (3200تومان) خرج کرد ضمن این که تاکسی ها هم برای هر کیلومتر 40 سنت یورو (2200تومان ) پول می گیرند با وجود این حقوق پایه یک کارگر 520 لوا (یک میلیون 400هزار تومان ) و با مزایا به حدود 1100 لوا (سه میلیون و صدهزار تومان) میرسد که البته برای یک خانواده چهار نفره که طبق استاندارد زندگی بلغارستان 3000لوا (هشت و نیم میلیون تومان) در ماه هزینه دارد ، کم است و بیشتر مردم دو شغل دارند یا در یک خانواده چند نفر کار می کنند .
مصرف بالای سیگار در میان جوانان و خانم ها
زبان مردم بلغارستان بلغاری و نزدیک به روسی است. ضمن این که بیشتر مردم زبان انگلیسی نمی دانند و تابلوها نیز تک زبانه هستند.از نکات جالب و شاید تاسف بار، شایع بودن مصرف دخانیات از جمله سیگار و قلیان بین جوانان بلغار است به ویژه خانم های سیگار به دست زیادی در خیابان ها و حتی اماکن عمومی و سربسته دیده می شوند .همچنین ساختمان نوساز در صوفیه کمتر دیده می شود و بیشتر خانه ها نمایی از سیمان های رنگی دارند ضمن این که بیشتر دیوارهای شهر نیز با جملات و نقاشی های دیواری پوشیده شده اند از سوی دیگر ماشین های شهر اغلب غربی و بیشتر آلمانی است .
کرواسی ؛ پیشرو در میان کشورهای بالکان
می گویند یکی از شاخص های توسعه اقتصادی اندازه و حجم پروازهای فرودگاه اصلی کشور است . با فرود در فرودگاه زاگرب می شد این تفاوت را نسبت به دو کشور قبلی حس کرد . فرودگاهی نسبتا بزرگ با تعداد زیادی هواپیمای آماده پرواز که در کنار ترمینالی نوساز و زیبا قرار گرفته، نشان از این توسعه داشت .برای ما به عنوان اهالی رسانه، برخورد با محمدرضا صادق که زمانی مشاور رسانه ای رئیس جمهور بود و حالا سه سال است که به عنوان سفیر در کرواسی خدمت می کند جالب و خاطره انگیز بود . با آقای صادق خوش و بشی کردیم و عازم هتل محل اقامت شدیم . در مسیر تعداد زیاد پمپ بنزین جلب توجه می کرد و همراه محلی ما توضیح داد که پمپ بزنین در کرواسی صرفا یک محل برای سوخت گیری نیست و در کنار آن، صرف چای و قهوه یا غذا و استفاده از اینترنت و دیگر خدمات خودرو که غالبا رایگان ارائه می شود وجود دارد .در همان نگاه اول و مسیر طولانی فرودگاه تا هتل محل اقامت می شد فهمید که کرواسی نسبت به صربستان و بلغارستان، غربی تر و پیشرفته تر است. بیشتر ماشین هایی که تردد می کنند خارجی و به ویژه آلمانی و فرانسوی هستند. در خیابان ها هم تقریبا خبری از ترافیک نیست . در زاگرب هم برف سنگین باریده بود اما برف روبی به حدی عالی انجام شده بود که هیچ مشکلی برای تردد ایجاد نشده بود. این جا هم تراموا حرف اول را در حمل و نقل عمومی می زند اما تفاوتش مدرن بودن واگن هاست این سیستم حمل و نقل با خطوط درهم پیچیده طولانی کار حمل و نقل عمومی را برعهده دارد .
احترام مردم به چراغ راهنمایی و رانندگی
معماری زیبای زاگرب نشان دهنده تاریخ طولانی این شهر و اهتمام مردمانش به حفظ میراث فرهنگی شان است، ساختمان های رنگی و گچ بری های هنرمندانه، سالن های بزرگ و مناره های بلند کلیساهای تاریخی در جای جای شهر دیده می شود و بزرگ ترین شان نیز به عنوان کلیسای جامع زاگرب معروف ترین جاذبه توریستی این شهر و یکی از بزرگ ترین کلیساهای جهان تقریبا در نقاط مختلف شهر قابل دیدن است و شکوه معماری آن، انسان را به یاد مجموعه تاریخی نقش جهان اصفهان می اندازد.با وجود این که ساعات انتهایی شب را برای قدم زدن در شهر انتخاب کردیم و به دلیل بارش برف تردد بسیار کم شده بود اما بانوانی را می شد دید که بدون هراس و در امنیت کامل در خیابان ها راه می رفتند. نکته جالب، نحوه عملکرد چراغ های راهنمایی و رانندگی است این چراغ ها در زاگرب بسیار مورد احترام مردم قرار دارند و حتی در نیمه شب و زمانی که تقریبا خودرویی در خیابان نیست باز هم رانندگان به رنگ چراغ احترام می گذارند، ضمن این که چراغ های راهنمایی و رانندگی دارای اسپیکرهایی هستند که به افراد نابینا با انواع بوق ،دستور حرکت یا توقف را یادآوری می کنند .
تماشای دربی در زادگاه برانکو
از دیگر اتفاقات جالب سفر به کرواسی این بود که برخلاف بلغارستان و صربستان و با ابتکار سفارت کشورمان ، هتل محل اقامت دارای غذای حلال بود و باعث شد پس از سه روز با خیال راحت غذا تناول کنیم گویا کرواسی یکی از کشورهای پیش رو در تولید غذای حلال است. همچنین همزمان با حضور ما در کرواسی، دربی تهران در ورزشگاه آزادی جریان داشت و خبرنگاران از محل تولد برانکو ایوانکویچ مربی پرسپولیس بازی را دنبال کردند .
دخل و خرج کروات ها چگونه است ؟
واحد پول کرواسی «کونا »نام دارد که حدود ۷۵۰ تومان ایرانی می شود.کرواسی نسبت به کشورهای اروپای غربی گران تر و نسبت به اروپای شرقی ارزان تر است همچنین با 25درصد مالیات بر ارزش افزوده یکی از بالاترین رقم های مالیات را می گیرد . هر لیتر بنزین در این کشور حدود شش هزار تومان و گازوئیل 5500تومان است. این جا متوسط درآمد یک خانواده 1000یورو (حدود 5 میلیون و پانصد هزار تومان) است و قیمت خانه نیز از متری 1300یورو (7میلیون تومان تا 2500یورو (13میلیون تومان)) وجود دارد . نکته مهم در قیمت خانه نیز موضوع عایق بندی حرارتی خانه هاست که به دلیل گرانی سوخت، ارزش بالایی دارد .
تظاهرات جلوی پارلمان آزاد است
کاخ ریاست جمهوری کرواسی بر فرازتپه ای سرسبز قرار دارد که در زمان حضور ما با بارش برف سفید پوش شده بود. حتی علایمی در مسیر کاخ وجود داشت که می گفت مراقب آهو و گوزن و حیوانات وحشی باشید. پارلمان کرواسی که 150نفر عضو دارد نیز در محله ای قدیمی قرار گرفته و ساختمانی تاریخی با نقاشی های دیواری و تابلوهای زیباست و گفته می شود این جا هر تظاهراتی جلوی پارلمان آزاد است و حتی برخی با خشونت به مجلس حمله می کنند. تفریح اصلی مردم کرواسی رفتن به دریاست و هزینه ها نسبت به کشورهای اروپای غربی کمتر و نسبت به اروپای شرقی گران تر است و در زاگرب بزرگ ترین مرکز اسلامی کرواسی قرار دارد که به مساحت 11 هزار متر مربع با همکاری برخی کشورهای اسلامی ساخته شده که از جمله فرش های این مرکز اهدایی جمهوری اسلامی ایران است. ذرت، گندم، زیتون، نارنگی، انگور، سبزیجات و چغندرقند از جمله تولیدات کشاورزی این کشور است و در صنعت نیز در زمینه کشتی سازی تخصصی تجربه زیادی دارند. ضمن این که کرواسی سومین منابع آبی را در اروپا دارد و مشکل تامین آب ندارد.
بوسنی و هرزگوین با چاشنی خاطرات همبستگی اسلامی ایرانی
از زاگرب که 35 دقیقه پرواز می کنی به بوسنی و هرزگوین می رسی اما این فاصله کوتاه شما را از دنیایی به دنیایی دیگر می برد که با سه کشور قبلی کاملا تفاوت دارد. بوسنی سرزمین خاطره ها برای ایرانی هایی است که دهه هفتاد را به یاد دارند . جنگی وحشیانه از سوی برخی صرب ها و کروات ها علیه مردم مظلوم و تنها مانده مسلمان بوسنی. جنگی که می خواست با نسل کشی، نطفه یک کشور اسلامی را در قلب اروپای مسیحی خفه کند اما حمایت های کشورهای اسلامی به ویژه جمهوری اسلامی ایران و مقاومت دلیرانه رزمندگان بوسنیایی مانع شد و امروز کشوری به نام بوسنی و هرزگوین در جغرافیای اروپا حیات دارد. در این کشور حدود ۵۱ درصد مردم مسلمان هستند و شهر سارایوو که پایتخت بوسنی است، حدود ۹۹ درصد مسلمان دارد و به همین دلیل، بانوان محجبه زیادی در شهر دیده می شوند و غذاها نیز حلال است.همچنین کشور بوسنی و هرزگوین با چهارمیلیون نفر جمعیت ، یک میلیون و 150 هزار نفر کاربر اینترنتی دارد که بدون هرگونه فیلتری از این فضا استفاده می کنند هرچند سرعت اینتر نت در این جا همچنان 3G بوده و 4G نشده است.
هنوز یک به 95 است
واحد پول بوسنی مارک نام دارد و هر مارک حدود ۲۰۰۰ تومان ایران می ارزد . پایه حقوق کارگر حدود 600مارک است (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان ) و اجاره یک خانه 130متری مبله در ماه 2000مارک(4میلیون تومان ) هزینه دارد اما جالب است بدانید وضعیت اقتصادی باثبات این کشور زبانزد است و یکی از مثل های مردم این است که وقتی می پرسی چه خبر ؟ می گویند یک به 95 است یعنی اتفاقی نیفتاده و هنوز برابری یورو و مارک که سال هاست به همین نسبت باقی مانده، تغییر نکرده است. البته بیکاری در این کشور بسیار بالاست و حدود یک سوم بوسنیایی ها برای کار مجبور به خروج از کشور هستند حتی در آماری که گرفتیم متوجه شدیم از هر 5 نفر از جوانان تحصیل کرده بوسنیایی ، 4 نفر مهاجرت کرده اند و الان یک و نیم میلون بوسنیایی خارج از کشور زندگی می کنند. شهر سارایوو شهری 600هزار نفری و زیباست که در دامنه و دره کوه قرار دارد و رود بوسنا از میان آن می گذرد و خانه ها در شیب های ملایم و تند تا نزدیکی قله تپه ها با شیروانی های رنگی و زیبا ادامه دارند .حضور ما در سارایوو همزمان با روز ملی این کشور بود. به همین علت، بیشتر مغازه ها پرچم ملی بوسنی را در محل کسب خود نصب کرده بودند. با تردد در شهر هنوز آثار جنگ سال های 92 تا 95 به وضوح دیده میشد و ساختمان های زیادی از زمان جنگ این کشور برای تاریخ باقی مانده اند که یکی از آن ها روبه روی هتل محل اقامت ما قرار داشت.
استفاده از هیزم به جای گاز
از نکات جالب سارایوو نحوه تامین سوخت آن است. به این شکل که اگرچه گازکشی در این شهر وجود دارد اما به دلیل گرانی آن (1000مارک در ماه ) ، حدود ۸۰ درصد مردم از زغال سنگ و هیزم برای سوخت استفاده می کنند که باعث شده هوای شهر بسیار آلوده شود . در سارایوو خبری از مترو نیست اما تراموا در تمام شهر خطوطی دارد هرچند که نسبت به کرواسی واگن های قدیمی تری فعال است. در بوسنی سازمانی غیردولتی به نام «فاطما» ایجاد شده که بیشتر پرسنل آن را زنان تشکیل می دهند و کارش حمایت از خانواده شهدا و آسیب دیدگان جنگ و فقرای بوسنی است در واقع کاری شبیه بنیاد شهید و کمیته امداد ما در ایران را برعهده دارد.
قهوه می خوری؟
بزرگ ترین تفریح مردم خوردن قهوه در کافه هاست و اگر کسی در بوسنی به شما گفت وقت داری یه قهوه بخوری؟ یا میخوام باهات قهوه بخورم منظورش این است که کاری دارد و باید با شما صحبت کند . البته نسل جوان به سمت کازینوها و بارها نیز تمایل دارند. تعداد زیادی از بوسنیایی ها در ایران درس خوانده اند و برخی به راحتی فارسی صحبت می کنند و ما این را در نشست صمیمی ایرانیان و بوسنیایی های دوستدار ایران با ظریف در شب اول ورود به بوسنی دیدیم.
یکی از تاریخی ترین نقاط جهان در سارایوو قرار دارد
اما مهم ترین و تاریخی ترین مکان بوسنی و شاید بالکان در سارایوو قرار دارد که باعث شده شهرتی جهانی به دست آورد و در تاریخ روابط بین الملل از نقاط عطف به شمار رود .این مکان یک پل روی رودخانه بوسنا به نام پل " چوپر" است که در آن گاوریلو پرنسیپ که یک جوان صرب ملی گرا و 18 ساله بود، آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراتوری اتریش - مجارستان را در ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ ترور می کند و عملا بهانه ای برای شروع جنگ خانمان سوز اول جهانی پدید می آید. در نتیجه این اقدام تروریستی، اتریش-مجارستان به صربستان ضرب الاجل داد. امپراتوری روسیه که متحد صربستان بود دست به بسیج نیروهای خود زد که این خود موجب نگرانی متحد اتریش-مجارستان، یعنی امپراتوری آلمان شد. آلمان برای جلوگیری از یک جنگ دو جبههای به متحد روسیه، یعنی فرانسه حمله کرد.جنگ جهانی اول از برجستهترین رخدادهای تاریخ بشر است و به گونه ای مستقیم و غیرمستقیم نقش بزرگی در تعیین تاریخ سده بیستم داشتهاست. این جنگ پایان چندی از نظامهای پادشاهی اروپا را رقم زد و مایه نابودی چهار دودمان پادشاهی به ترتیب در امپراتوریهای اتریش-مجارستان، آلمان، عثمانی و روسیه تزاری شد. از سلاحهای شیمیایی برای نخستین بار در این جنگ استفاده شد. برای نخستین بار، به گونهای انبوه مناطق غیرنظامی بمباران هوایی شد و نیز برای نخستین بار در این سده کشتار غیرنظامیان در ابعادی گسترده رخ داد و بیش از 14 میلیون نفر کشته یا مفقود شدند. در کنار این پل ، موزه ای نیز ساخته شده که در آن عکس ها و وسایل مربوط به این اتفاق قرار داده شده است.
تابلویی که خرج دولت را آنلاین نشان می دهد
مساجد متعدد در مرکز شهر سارایوو از نکات جالب است. گفته می شود در سارایوو مساجد را اصناف می سازند و تقریبا در هر مسجد یک صنف کاری خاص نماز می خواند.از نکات بسیار جالب نصب یک تابلو در یکی از پرتردد ترین خیابان های سارایوواست که به صورت ۲۴ ساعته میزان هزینه دولت از بودجه عمومی را نشان می دهد و مردم در عین شفافیت می توانند آن را کنترل کنند. از سال گذشته تهران و سارایوو خواهر خوانده شده اند و از آن زمان سارایوو شاهد تغییرات شهری بوده است از جمله اعمال طرح زوج و فرد و طرح ترافیک در مرکز شهر و عریض کردن خیابان ها . تخلیه زباله در کوچه ها با دوچرخه انجام می شود و در خیابان ها کامیون های مجهز این کار را می کنند. میدان «سبیل» نیز از جمله مناطق دیدنی پایتخت بوسنی است که در آن بنای یادبودی برای کشته شدگان جنگ های مختلف ساخته شده و به یاد این کشته شدگان آتشی به نام آتش جاویدان روشن است که از جنگ جهانی دوم به این سو (حدود ۷۵سال) روشن باقی مانده است.چند کلیسای بزرگ و قدیمی که درشب نورآرایی زیبایی دارند از دیگر جاذبه های سارایوواست همچنین سقاخانه هایی در این شهر وجود دارد که گفته می شود در گذشته حدود 350عدد بوده و امروز به 72 عدد رسیده است و مردم رفع تشنگی می کنند همچنین یکی از رسوم جالب این مردم، این است که اگر فردی در نقطه ای از شهر کشته شده باشد در همان نقطه برایش یادبودی درست می کنند و اطرافیانش به یاد او در آن نقطه گل می گذارند.
کشوری با 3 رئیس جمهور!
در بوسنی و هرزگوین به جای یک رئیس جمهور شورای ریاست جمهوری متشکل از یک مسلمان یک کروات و یک صرب وجود دارد که هر ۴ سال توسط مردم انتخاب میشوند و هر ۸ ماه یکی از آن ها رئیس جمهور محسوب میشود اما تصمیمات باید با اجماع سه نفر گرفته شود که ظریف با دو تن از اعضای این شورا دیدار و گفت و گو کرد.
حضور ظریف در نماز جمعه سارایوو
آخرین برنامه ما حضور در نماز جمعه سارایوو بود که با حضور محمد جواد ظریف و تعداد زیادی از مسلمانان این شهر برگزار شد.مسجد جامع سارایوو گچ بری های بسیار زیبایی دارد و در دیوارهای آن علاوه بر آیات قرآن، نام های پیامبر(ص)، ابوبکر ،عمر ،علی (ع) ،عثمان ، حسن و حسین(ع) نوشته شده است. اهل سنت این منطقه حنفی هستند و در پایان صلوات خود بر آل پیغمبر نیز درود می فرستند.در حاشیه نماز جمعه خانمی کهن سال جلوی ظریف را گرفت و دقایقی با وی سخن گفت . این خانم مادر فریده نام دارد و در جنگ بوسنی به عنوان پرستار به ایرانی هایی که آن جا آمده بودند خدمات زیادی داده و هنوز نیز از مبلغان و طرفداران جدی جمهوری اسلامی در بوسنی به شمار می رود. دیدار از کشورهای حوزه بالکان در غروب جمعه به پایان رسید و وزیر خارجه کشورمان به همراه هیئت سیاسی ، اقتصادی و رسانه ای اش راهی تهران شد. با کوله باری از تجربه و خاطره از سرزمینی که روزگاری به جنگ های بزرگ و کوچک معروف بود وامروز به دنبال صلح و آرامش است همان طور که ظریف در سخنرانی اش گفت خوشحالم که پس از 25 سال به این منطقه می آیم و آن را در آرامش و امید می بینم. خبرنگار خراسان در سفر به این کشورها که به لحاظ رویکرد اقتصادی و حتی سیاسی حائز اهمیت هستند، گزارش تحلیلی را نیز تهیه می کند که در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ورود به عرصه تولید سوغات فرهنگی، ویژه زائران حرم علی بن موسی الرضا(ع)، بهانهای بود برای پیوند خوردن با تولیدکنندگان داخلی و کارگاههای کوچک خانگی. در جریان پیگیری حمایت از این افراد، از سوی نهادهای مختلف، فرصتی دست داد تا از چند مجموعه، به اتفاق یکی از مسئولان استانی کمیته امداد امام خمینی(ره) بازدید کنیم.یکی از این بازدیدها در یک عصر پاییزی نه چندان سرد رخ داد. حوالی ساعت 3 بساط ناهار را با عجله، خورده و نخورده، جمع کردیم و راه افتادیم. جزو معدود دفعاتی بود که پشت فرمان خودروام ننشستم، اما باز هم در مسیر دغدغه ترافیک را به اتفاق همراهیانم داشتم، در دلم آرزو میکردم این بازدید فراتر از بازدیدهای خبری معمول باشد که خروجی آنها خلاصه میشود به چند فریم عکس و یک گزارش. امید داشتم از این زمانی که صرف میشود، نتیجه ای ملموس حاصل شود تا این حضور ما شاید تکانهای مثبت بر زندگی چند نفر باشد.
قرارمان این بود که از چند کارگاه خانگی در نقاط مختلف شهر بازدید کنیم، توقف اولمان در شهرک حجت بود، محله ای در گوشه ای از شمال غرب شهر که باید برای رسیدن به آن حتی از معراج شهدا و قبرستان مهرآباد هم عبور کنی. به محل قرار رسیدیم، یک محله با بافتی حاشیهنشین که جولان سگها در معابر آن خیلی به چشم میآمد.
وارد کوچه ای شدیم که چند منزل و ساختمان تکمیل و نیمه کاره در آن وجود داشت، مرد جوانی منتظرمان بود. لبخندی از سر شوق بر لب داشت. با بیقراری این پا و آن پا میکرد. طوری به استقبال مان آمد که انگار قرار است حضور ما زندگی او را متحول کند. هدایتمان کرد به سمت یک کارگاه کوچک که در آن چوب بری و تولید شاسی انجام می گرفت. توضیحاتی مفصل داد و از تلاش هایی گفت که در این عرصه داشته است.
پای اجناس خارجی از همین ابتدای کار، وارد ماجرایمان میشود و نخستین حلقه از تراژدی تولید از همین جا رقم میخورد. مرد جوان برایمان تعریف کرد که با بالا رفتن قیمت دلار، حتی به اندازه صدتا تک تومنی، قیمت چسبی که ما از آن برای نصب پوستر روی شاسی استفاده میکنیم نیز افزایش مییابد.
با خنده ادامه داد: همین افراد مدعیاند تا به امروز حتی رنگ دلار را هم ندیدهاند و نمی دانند چه شکلی دارد، اما به همین بهانه هر روز مواد اولیه تولیدمان را گران و گران تر میکنند.او به ما نشان داد که چطور میتواند ماهرانه برشی را روی شاسی با دست انجام دهد، کاری که از عهده دستگاه های برش CNC برمیآید و این هنرمند از ناگزیری و به دلیل کمبود امکانات خود آن را انجام میداد اما الحق کیفیت کارش چیزی کم نداشت.مهارت اجرای این کار با سرعت بالا و کیفیت مثال زدنی حسرتی را در نگاه من و همراهانم انداخت که آیا ما جز پشت میز نشستن و خودکار به دست گرفتن، هنر دیگری هم داریم؟
از ما پول نمی خواهد
فرمان را کج میکنیم سمت قرار بعدیمان در شهرک مهرگان. محلی در شمال شرق شهر و به موازات همان شهرک حجت. برای رسیدن به مهرگان دو راه داشتیم یا باید مسیری را که آمده بودیم، برمی گشتیم و از داخل اتوبان روانه مقصدمان میشدیم یا از بیراهه و جاده خاکی های ناهموار خودمان را زودتر به مقصد میرساندیم. به رغم نظر همراهان، مسیر دوم را برای طی طریق پیشنهاد کردم. در طول مسیر مشخص بود که راننده و بقیه دوستانم از انتخاب این مسیر دل خوشی نداشتند اما مخالفتی هم نمی کردند، اما من در دلم به این فکر می کردم و خوشحال بودم که شاید عبور از این مسیر بتواند بیشتر عمق فاجعه و محرومیت این مناطق را به خودم، مسئول دیگری که همرامان بود و دیگر همراهان نشان دهد.پُرسان پُرسان به جاده اصلی کلات رسیدیم و به سمت سیس آباد و جاده سیمان حرکت کردیم، در مسیر اتفاق جالبی افتاد، در مقابل ما به ظاهر تصادفی رخ داد که یک طرف تصادف مشخص نبود اما طرف دیگر خودرویی از مجموعه محصولات داخلی بود که در مقابل چشمان ما یکی از لاستیک هایش غلتان غلتان از خودرو جدا شد و سمت دیگر جاده افتاد.
حلقه دوم از ماجرای تولید ملی ، این جا خودش را به رخ کشید. انگار مقدر شده بود از این قصه پُرغصه روایتهای متعدد را به تماشا بنشینیم.
به مهرگان رسیدیم، شهرکی در نزدیکی روستای «قُرقی» از توابع بخش مرکزی شهرستان مشهد که یکی از سایتهای مسکن مهر این شهرستان به شمار میآید.
در این شهرک، به رغم وجود خانه های دوطبقه مرتب و تمیز و خیابان کشی های منظم، میتوانستی رنگی از محرومیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را به وضوح ببینی. جنس انتظار میزبانان ما در این منطقه، متفاوت بود. جمعی از زنان سرپرست خانوار که با همت و تلاش فراوان حرکتی را آغاز کرده بودند و حالا قصه آن را برای ما تعریف میکردند، آن هم در حالی که در نگاهشان تردید موج میزد،شاید چون بارها همین حرفها را در مراجع مختلف بیان کرده اما نتیجهای نگرفته بودند.وارد خانه ای کوچک شدیم و در اتاق کوچک تری که حتی ظرفیت همه همراهان من را نداشت چند دقیقه ای ایستادیم تا یکی از این زنان توضیحاتی را ارائه دهد.
دیوارهای اتاق تا سقف قفسه بندی شده بود و در این قفسه ها بطری های عرقیات گیاهی را چیده بودند. برایم جالب بود، زن باانگیزه توضیح میداد،چندین سال است که کار تولید عرقیات گیاهی را انجام می دهد. همسرش در زندان بود و او غیرتمندانه کمر همت بسته بود تا از این طریق زندگی آبرومندانهای را برای خود و فرزندانش فراهم کند. از ارتباطش با عطاری ها و برخی از پزشکان می گوید که کارهای او را تحسین کرده اند، از ما هم پول نمی خواهد، فقط طلب حمایت دارد برای دریافت مجوز و پیشبرد امور اداری.
نوای اذان از فراز گلدسته های مسجد بزرگی در این شهرک بلند میشود و ما همچنان در حال گوش کردن به توضیحات این زن مبتکر و خلاق هستیم.
فرصتی برای اقامه نماز اول وقت پیدا نکردیم و زنان سرپرست خانوار ما را از خانهای به خانه دیگر میبرند. در یکی از این منازل، پنج شش نفری مشغول به کار بودند و دختربچه ای هم در آن میان می دوید و بازی می کرد، در آن فضای کوچک، تقریبا همه چیز تولید می کردند از عروسک های دستساز تا کیف چرمی و لباس و کلاه بافتنی. این جا هم هرچند منزل یکی از خانم ها بود اما بیشتر به کارگاه شبیه شده بود و هر گوشه ای از آن را نمونه هایی از یک محصول تولیدی چیده بودند. چند دقیقه ای نشستیم. سراپا گوش بودیم برای حرفها و درددلهایشان. زنانی که امیدوارانه به کمکهای احتمالی ما دل بسته بودند و هرکدامشان تلاش میکرد تا چند جملهای بگوید و مشکلاتش را به اطلاع ما برساند.
معاون فرهنگی شهرداری منطقه هم خودش را به این محفل خودمانی و مردمی رساند و از محرومیت های منطقه گفت.
او بیان کرد: این محدوده، لکه ای است در نقشه که به صورت منفک اما ذیل شهرداری منطقه 3 تعریف شده است. حدود چهل دقیقه ای در جمع این زنان هنرمند و سرپرست خانوار نشستیم و به درد دلهایشان گوش دادیم. همه حرف ها به یک مطلب ختم می شد. آن ها مکانی می خواستند تا بتوانند اقدامات متفرقه ای را که هر یک در یک خانه انجام می دادند تجمیع کنند. رقم خالص و نهایی که برای رهن کردن یک مکان در نزدیکی خودشان نیاز داشتند، قابل تامل نبود. متاثر شدیم که این رقم اندک که به چشم بسیاری از افراد مرفه این جامعه نمیآید، چطور میتواند گره از زندگی چند خانواده بگشاید؟
همان جا به اتفاق مقام مسئول کمیته امداد که همراهمان بود، وعده دادیم تا این رقم را به صورت قرض الحسنه و برای رهن یک فضای کوچک در اختیار این زنان قرار دهیم. هرچند امیدوارم سرنوشت این وعده ما هم به خیل وعده هایی که به اینان داده شده است ، دچار نشود.
چای خوشمزه و تازه دمی را که برایمان آوردند نوشیدیم و از این جمع پُرتلاش خداحافظی کردیم، اما قبل از ترک شهرک مهرگان، ما را به فاز دوم این شهرک هدایت کردند. محدودهای که کمی دورتر از فاز یک بود اما وضع اسفناکی داشت. بافت این منطقه شرایط مطلوبی برای زندگی نداشت. میزبانان مان، ما را به منزل کوچکی هدایت کردند و برایمان توضیح دادند که حیاط خلوت این خانه را خانم صاحبخانه به تنهایی مسقف کرده است. او به کار خیاطی اشتغال داشت و سینهاش پُر از حرف بود. همان داستان تکراری محصولات غیرایرانی بود که با قیمت های بسیار پایین تر و البته کیفیت به مراتب کمتر، بازار را قبضه کرده اند. این مشکل دیگر در زنجیره تولید، دغدغه بسیاری از تولیدکنندگان بود: وجود جنس های مشابه غیرایرانی در بازار آن هم با قیمت های بسیار پایین.
چینی های ارزان قیمت
از مهرگان خارج شدیم، مقصد بعدی مان جنوبی ترین نقطه در جغرافیای شهر، یعنی شهرک های آزادگان و دلاوران و رهایی بود. برای رسیدن به این مقصد جدید، نیمی از مشهد را از طریق کمربندی دور زدیم و حدود 50 دقیقه در مسیر بودیم و البته چند نقطه پرترافیک را پشت سر گذاشتیم. به منزلی رسیدیم که در آن اوضاع کمی از مهرگان بهتر بود. خانمی در طبقه فوقانی منزلش کالاهای هنری تولید میکرد. کارش را دوست داشت و عاشقانه به آن می پرداخت و البته درآمدش نیز مناسب بود. او حدود پنج نفر را نیز به کار گرفته بود. زیورآلات و سنگ های قیمتی و تزیینی را با دست خودش نقاشی و به بازار عرضه می کرد. آمادگی توسعه کارش را داشت اما نگران بود که چطور به بازار مناسبی برای عرضه محصولاتش برسد چرا که مغازه داران مشابه همین اجناس را با قیمت های به مراتب ارزان تر اما چینی به مردم عرضه می کنند.
از کارش گفت و از ملزومات و مواد اولیه ای که استفاده می کرد و از کیفیت پایین مواد اولیه داخلی گلایه کرد. حلقه بعدی تولید ملی، دغدغه ای دیگر بود. این که تولیدکنندگان داخلی خودمان نمی توانند از مواد اولیه تولید داخل استفاده کنند. به او هم قول عرضه کارهایش در تمام فروشگاه هایمان را دادم و امیدوارم بتوانم به قول و وعده ام عمل کنم.
عقربه های ساعت 8 شب را نشان می داد، هنوز نماز مغرب و عشا را نخوانده بودم و خیلی کم پیش آمده بود که تا این ساعت نمازم را نخوانده باشم اما پای صحبت کسانی نشسته بودم که به ما امید بسته بودند برای توسعه کارشان، برای ارتقای سطح زندگیشان، برای این که بتوانند همچنان روی پای خودشان بایستند و دست شان را جلوی کسی دراز نکنند، آن هم به امید حل مشکلات بیشمار خود و خانواده هایشان.
کارم نوشتن نبوده و نیست اما فضای این بازدید و سکوت آن هایی که باید از این احوال می نوشتند، مرا وادار کرد تا قلم دست بگیرم. مسئول کمیته امداد خداحافظی می کند و می رود و پیگیری های بعدی را به نامه نگاری ها منوط می کند. همراهان من هم تک تک جدا میشوند. حالا پشت فرمان و در مسیر منزلم، با یک لیست بلند و بالای خرید که همسر برایم پیامک کرده اما من هنوز در شهرک مهرگانم و در اندیشه آن دخترکی که ساعتی مهمان منزلشان بودم. به آن چشمها و نگاه نافذش فکر میکنم که وقتی مشغول نوشیدن چای بودم، به من و تسبیح دستم خیره مانده بود... .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد براساس آمار اعلامی وزارت راه و شهرسازی، دومین فرودگاه پرتردد کشور است که جابه جایی مسافر در آن از مرز 10 میلیون نفر در سال گذشته است.از سویی نیز مشهد سالانه پذیرای بیش از 27 میلیون زائر و گردشگر داخلی و دو میلیون گردشگر خارجی است که ضرورت توسعه این فرودگاه بین المللی و دیگر راه های ارتباطی و مواصلاتی را دو صد چندان می کند.موضوعی که اگرچه از دو سال پیش، محور گفت و گوهایی با شرکت های فرانسوی بوده و حتی اسفند ماه 95 قرارداد آن نیز در دولت تصویب شده اما بنا بر اذعان معاون وزیر راه، همچنان در مرحله مذاکره باقی مانده است .
به گزارش خراسان رضوی، در همین باره از بهمنماه سال 94 بعد از سفر رئیسجمهور فرانسه به ایران، قرارداد توسعه فرودگاه شهید هاشمی نژاد و ساخت پایانه پروازهای خارجی بین شرکت «ونسی ایرپورت» فرانسه و وزیر راه و شهرسازی منعقد شد و یک سال بعد، در آبان ماه سال 95 سفیر دولت فرانسه در فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد حضور پیدا کرد تا موضوع توسعه فرودگاه مشهد توسط فرانسویها بهصورت جدیتری مطرح شود.بهمنماه همان سال هم اسفندیاری قائممقام شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی کشور از سرمایهگذاری 180 میلیارد تومانی برای توسعه و خارج کردن فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد از بن بست خبر داد.به گفته وی " بر اساس این پروژه ۴۳ هزار مترمربع پایانه خارجی و ۲۵ هزار مترمربع پایانه داخلی به فضای فرودگاه مشهد اضافه میشود که براساس استانداردهای روز بینالمللی احداث خواهد شد".
پس از این بود که هیئت دولت در اسفند 95 سرمایهگذاری 300 میلیون دلاری برای توسعه این فرودگاه را تصویب کرد و طی سال گذشته، مدیران شرکت ونسی ایرپورت هم در فرودگاه شهید هاشمی نژاد بارها حضور یافتند و از سویی هم با مسئولان شرکت فرودگاههای کشور در خصوص نحوه سرمایهگذاری برای توسعه فرودگاه مشهد و نهایی کردن قرارداد این سرمایهگذاری نشست هایی برگزار کردند. اما آخرین نشست هیئت فرانسوی درباره توسعه فرودگاه شهید هاشمی نژاد، 26 بهمنماه با قائممقام وزیر راه و شهرسازی بود.
فخریه کاشان معاون وزیر راه و شهرسازی در این باره بابیان این که تفاهمنامه توسعه فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد با شرکت فرانسوی ونسی ایرپورت منعقد شده است، به خراسان رضوی گفت: این قرارداد هنوز نهایی نشده و در مراحل مذاکره است. مقرر شده که شرکت فرودگاههای کشور ابتدا این قرار داد را در داخل نهایی و سپس شرکت فرانسوی در قالب سرمایهگذاری برای توسعه فرودگاه مشهد اقدام کند. وی درباره این که تا چه اندازه از توان داخلی در توسعه فرودگاه استفاده میشود نیز بیان کرد: در این قرارداد حتماً یک شریک داخلی در نظر گرفته خواهد شد که خود شرکت فرودگاههای کشور متولی آن شده است. با توجه به موقعیت فرودگاه شهید هاشمی نژاد و زائرپذیر بودن مشهد مقدس، قرار است توسعه این فرودگاه دست ایرانیها باشد و فقط از امکانات و فناوری خارجی استفاده شود.
فخریه کاشان درباره نحوه بازگرداندن سرمایه و سهم سرمایهگذار فرانسوی در توسعه فرودگاه شهید هاشمی نژاد گفت: قرار است هزینههای سرمایهگذاری شرکت فرانسوی از محل فعالیتهای بازرگانی پایانه جدید به شرکت فرانسوی بازگردانده شود و درواقع دیگر درآمدهای فرودگاه که درآمدهای حکومتی است، به خارجیها واگذار نخواهد شد.
سرمایه گذاری منتظر مشخصات فنی و مبلغ قرارداد
قائممقام وزیر راه و شهرسازی درباره دلایل به طول انجامیدن مذاکرات این سرمایهگذاری اظهار کرد: یکی از بحثهای مطرحشده، موضوع تعیین قیمت قرارداد است زیرا وقتی هنوز مشخصات فنی و نقشههای یک قرارداد مشخص نشده است نمیتوان برآورد دقیقی از قیمت قرارداد داشت به همین دلیل یکی از دلایل به طول انجامیدن مذاکرات، سازوکار تعیین قیمت است البته مسائل فنی و نحوه مدیریت پروژه هم از دیگر موضوعات است. وی درباره آخرین وضعیت قرارداد اظهار کرد: این قرارداد در دست شرکت فرودگاههای کشور است و این نهاد در حال انجام هماهنگیهای لازم با معاونت حقوقی ریاست جمهوری و وزارت راه و شهرسازی است که در صورت تأیید شدن، دور جدید مذاکرات شروع خواهد شد. شرکت فرانسوی منتظر اعلام نظر از سوی شرکت فرودگاههاست.
فعلاً مطلب قابل رسانهای شدن نداریم
برای پیگیری آخرین وضعیت این قرارداد و تصمیم های اتخاذ شده به سراغ شرکت فرودگاهها رفتیم. باقریان معاون عملیاتی و عضو هیئتمدیره شرکت فرودگاهها با بیان این که هنوز به تصمیم های خاصی در این قرارداد نرسیدهایم و در حال مذاکره هستیم، به خراسان رضوی گفت: فعلاً مطلب قابل رسانهای شدن نداریم و پس از نهایی شدن قرارداد، آن را رسانهای خواهیم کرد.
اما سخنگوی شرکت فرودگاهها مدعی است که تمام مراحل قرارداد، در شرکت فرودگاهها انجام و به وزارت راه و شهرسازی فرستادهشده است تا در این زمینه تصمیمگیری شود.
آقایی درباره مبلغ و جزئیات قرارداد نیز بیان کرد: تا نهایی شدن قرارداد نمیتوان در این باره اطلاعرسانی کرد.
شایانذکر است: خبرنگار خراسان رضوی طی یک سال گذشته درباره آخرین قرارداد با شرکت ونسی ایرپورت بارها با شرکت فرودگاهها تماس گرفت ولی مسئولان شرکت فرودگاهها حاضر نبودند اطلاعاتی را درباره جزئیات این قرارداد ارائه کنند و حتی بنا به درخواست شرکت فرودگاههای کشور، سؤالات مدنظر درباره جزئیات قرارداد اردیبهشتماه امسال برای این شرکت ارسال شد ولی در نهایت تنها پاسخی که در این خصوص از شرکت فرودگاهها دریافت شده این است که جزئیات قرارداد بعد از نهایی شدن رسانهای خواهد شد.مدیرکل فرودگاههای استان نیز درباره جزئیات این قرارداد اظهار بیاطلاعی کرد.
شاید این سکوت رسانه ای درباره جزئیات مذاکرات در حالی که خبر آن بارها محور تبلیغات مسئولان در خصوص اقدامات توسعه گرایانه شان قرار گرفته، برای رهایی از نقد رسانه ای محتوای تفاهمات و پاسخ به این سوال باشد که واقعا جایگاه توانمندی های شرکت های داخلی در چنین طرح هایی کجاست؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«metoo» به صنعت اتومبیل رسید
به دنبال فشار جنبش «metoo» چند شرکت خودروسازی بزرگ جهان استفاده از زنان در تبلیغات خودروهای خود را ممنوع کردند. کاربری در این خصوص نوشت: «خوبه که در کشور خودمون هم که جدیدا مد شده بود خانمها در نمایشگاههای اتومبیل در کنار ماشینها میایستادند، از این کار ممانعت به عمل بیاد.» کاربری هم نوشت: «جنبش metoo انقلاب بزرگ فرهنگی در دنیا به پا کرده و به نظرم این اتفاق مبارک است. خوب است که در همه جای جهان علیه استفاده جنسی از زنان گامهایی برداشته شود.»
گلایه «محمد علیزاده» از «رضا صادقی»
بعد از آنکه چندی پیش رضا صادقی با انتقاد تند از محمد علیزاده دیگر خواننده پاپ کشورمان مدعی شد که وی آهنگ او را خوانده است، اینبار علیزاده در برنامه «من و شما» به گلایه از رضا صادقی پرداخت و گفت: «من در قلبم او را بخشیدم اما کاش با من یک تماس میگرفت.» کاربری درباره این ماجرا نوشت: «رضا صادقی در اینستاگرامش نوشته بود که علیزاده زغال قلیان من را میگذاشته و حالا خواننده شده است. واقعا واسش متاسفم.» و کاربر دیگری نوشت: «این دعواها همیشه بین خوانندههای ما بوده. همین آقای صادقی متهم به خواندن غیرقانونی اشعار اردلان سرافراز بوده و محکوم هم شده است.»
تقطیع صحبتهای کدخدایی در یک ویدئو
روز گذشته ویدئویی در فضای مجازی منتشر شد که در آن خبرنگاری از کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان درباره همهپرسی و مسئله سیاسی کردن صحبتهای رئیس جمهور در اینباره و پاسخ شورای نگهبان پرسید و تنها این قسمت از پاسخ کدخدایی در فیلم موجود است که: «همهپرسی را سیاسی نکنید. شورای نگهبان موافق همهپرسی است.» در حالی که کدخدایی در پاسخ به این سوال علاوه بر این با بیان اینکه همهپرسی در دو اصل قانون اساسی بیشتر مطرح نیست، افزود: اصل ۵۹ و اصل ۱۷۷ قانون اساسی به همهپرسی اشاره دارد و به موجب اصل ۱۱۰، فرمان همه پرسی از اختیارات رهبری محسوب میشود. ویدئوی تقطیع شده صحبتهای کدخدایی را با قابلیت QR در اینجا ببینید.
سبزی رایگان استقلالی در ایلام
سبزیفروش استقلالی پس از پیروزی آبیهای پایتخت در دربی 86 در بازار روز ایلام سبزیها و میوههای خود را به صورت رایگان در اختیار مشتریان قرار داد. کلیپی که در شبکههای اجتماعی مورد توجه کاربران قرار گرفت. کاربری در این باره نوشت: «طفلی زن و بچش.» و کاربر دیگری نوشت: «یعنی بردن پرسپولیس قهرمان اینقدر مردم رو خوشحال میکنه؟ از این به بعد میبازیم ولی قهرمان میشیم شاید فقرا به نون و نوایی برسن.» و کاربری هم نوشت: «استقلالی دو آتیشه به این میگن.»
درگیری خونین در شب عروسی!
ویدئوی درگیری خونین در شب عروسی در یکی از تالارهای شهرستانها سر و صدای زیادی را در فضای مجازی به پا کرد. در این فیلم به طرز وحشیانهای طرفین با یکدیگر درگیر میشوند. کاربری با انتشار این ویدئو نوشت: «طفلی اون صاحب تالار که باید همچین آدمای وحشی اینجوری تالارش رو نابود کنن.» و کاربری هم نوشت: «لابد سر شاباش خانواده عروس و دوماد دعواشون شده. واقعا جای تاسف داره. کی میخوایم درست بشیم خدا میدونه.»
فرار از جهنم!
روز گذشته در فضای مجازی ویدئویی منتشر شد که حکایت از نجات جان دو کودک سوری از دست تک تیراندازان گروهک جیشالاسلام دارد. با استفاده از قابلیت QR میتوانید این فیلم ترند شده 24 ساعت گذشته در فضای مجازی را مشاهده کنید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد عنبرسوز - نودمین دوره مراسم اسکار، در ساعات ابتدایی بامداد فردا، با معرفی برندهها برگزار میشود و به فصل جوایز سینمایی، پایان خواهد داد. با اعلام نامزدهای بخشهای مختلف، رسانهها گمانهزنیهایشان را آغاز کردند و حالا که فیلمها دیده شدهاند، میتوان راحتتر برندگان را پیشبینی کرد. در این مطلب بر اساس مهمترین پیشبینیهای رسانههای معتبری مانند نیویورک تایمز، ورایتی، ایندیوایر، نیویورکر، ددلاین، گاردین و ونیتیفر، نگاهی خواهیم داشت به مهمترین شانسهای جوایز اصلی اسکار 2018.
کارگردانی
برنده میشود: گیرمو دلتورو برای «شکل آب»
با توجه به درو کردن جوایز مختلف کارگردانی از جمله گلدنگلوب، بفتا و جایزه انجمن کارگردانان آمریکا توسط دلتورو، تقریباً پرونده این مجسمه باارزش بسته شده است. همچنین بد نیست بدانید که در سه دوره از چهار دوره اخیر اسکار، جایزه بهترین کارگردانی به یک فیلمساز متولد مکزیک رسیده (2 بار ایناریتو و یک بار کوارون) و کارگردان «شکل آب» هم مکزیکی است. از سوی دیگر آکادمی طی سالهای اخیر به کارگردانان فیلمهای فانتزی علاقهمنده بوده و موفقیت سال گذشته فیلم فانتزی «لالالند» در بخش کارگردانی، شانس دلتورو را هم برای فیلم فانتزی عاشقانهاش افزایش میدهد.
میتواند برنده شود: کریستوفر نولان برای «دانکرک»
اگر کسی بتواند با دلتورو رقابت کند، قطعاً کارگردان نامآشنای «دانکرک» خواهد بود. نولان که با وجود سالها فیلمسازی سطح بالا، تقریباً همیشه توسط آکادمی اسکار نادیده گرفته شده بود، امسال بالاخره برای این فیلم نامزد اسکار بهترین کارگردانی شده و ممکن است اعضا بخواهند برای این اثر تاریخی، به نوعی از نولان برای سالهای قبل هم دلجویی کنند.
نقش اصلی مرد
برنده میشود: گری اولدمن برای «تاریکترین ساعت»
بازیگر کهنهکار نقش وینستون چرچیل، امسال از یک طرف با دو بازیگر جوان (دنیل کالویا برای «برو بیرون» و تیموتی شلمی برای «مرا به نام خودت صدا بزن») رقابت میکند که نسبت به هردوی آنها پختهتر است و از سوی دیگر دو بازیگر باسابقه برنده اسکار، یعنی دنزل واشنگتن برای «آقای رومن جی.اسرائیل» و دنیل دیلوییس برای «رشته خیال»، را رقیب خود میبیند که بازیهای شان کمتر از اولدمن مورد توجه قرار گرفته است. اجرای عالی یک نقش تاریخی به رغم گریم بسیار سنگین، باعث شد تا اولدمن در فصل جوایز حسابی بدرخشد و گلدن گلوب، بفتا، جایزه انجمن بازیگران و جایزه انجمن منتقدان را به خودش اختصاص دهد. به این ترتیب اسکار آقای چرچیل تقریباً قطعی است.
میتواند برنده شود: تیموتی شلمی برای «مرا به نام خودت صدا بزن»
جوان گمنامی که در نقشی متفاوت برای فیلم «مرا به نام خودت صدا بزن» حسابی مورد توجه منتقدان قرار گرفت و نشان داد آینده درخشانی در انتظارش است،اما سن پایینش و قانون نانوشته آکادمی که معمولاً جوایز بازیگری اصلی به بازیگران میان سال تعلق میگیرد، شانس او را برای اسکار بسیار کم میکند. جالب است بدانید که جوانترین مرد برنده اسکار نقش اصلی، هفت سال از شلمی مسنتر بوده است!
بازیگر نقش اصلی زن
برنده میشود: فرانسیس مکدرموند برای «سه بیلبورد بیرون ابینگ، میزوری»
گلدن گلوب، بفتا، جایزه انجمن بازیگران و جایزه انجمن منتقدان، در کنار نقشی آکنده از خشم و اندوه و اجرای بینظیرش در قامت مادری که داغدار دختر نوجوانش است، مکدرموند را به شانس اصلی این بخش تبدیل میکند.
میتواند برنده شود: سیرشا رونان برای «لیدی برد»
اکثر رسانهها امسال از قویتر بودن بازی بازیگران زن نسبت به مردان سخن گفتند و همین موضوع باعث شده احتمال غافلگیری در بخش بازیگری زن زیاد باشد. سیرشا رونان تا همین 23 سالگی، سه بار نامزد اسکار شد و این بار نیز برای برنده شدن، رقیب قدری دارد. همچنین از نقش جذاب و بیدیالوگ سالی هاوکینز در «شکل آب» نیز نباید غافل شد.
بازیگر نقش مکمل مرد
برنده میشود: سم راکول برای «سه بیلبورد بیرون ابینگ، میزوری»
شانس اصلی این اسکار به سم راکول، پلیس لاابالی و کثیف «سه بیلبورد...» اختصاص دارد که نقش فاسد و عقدهایاش را به خوبی ایفا کرد. چنین نقشی در جامعه آمریکا نیز محبوب است و امروز دیگر کسی مایل به دیدن پلیسهای قهرمان و وظیفهشناس تکبعدی نیست.
میتواند برنده شود: ویلم دفو برای «پروژه فلوریدا»
ویلم دفو را عموماً با حضور در نقش ضدقهرمان در سری «مرد عنکبوتی» میشناسیم. دفو امسال در بخش غیرانگلیسیزبان هم با «بیعشق» حضور دارد. اما بازی جذابش در «پروژه فلوریدا» که به یک شوی تکنفره شبیه است، احتمالاً درخشانترین بازی دوران حرفهای او خواهد بود و همین امر ممکن است باعث شود رأیدهندگان آکادمی بخواهند از این بازیگر با مجسمه اسکار تجلیل کنند.
بازیگر مکمل زن
برنده میشود: آلیسون جنی برای «من، تونیا»
«من، تونیا» دیگر اثر زنانه امسال است که بازی آلیسون جنی با آن طراحی متفاوتش، به شدت مورد توجه مردم و منتقدان قرار گرفت و علاوه بر گلدن گلوب، جوایز انجمن منتقدان، انجمن بازیگران و بفتا را نیز برای او به ارمغان آورد و اکنون شانسش برای اسکار را هم بسیار زیاد کرده است.
میتواند برنده شود: لوری متکالف برای «لیدی برد»
بازی استاندارد متکالف هم میتواند یکی از مواردی باشد که برای قدردانی از پرداختن «لیدی برد» به موضوع و فضای زنانه، اسکار را برای این بازیگر به ارمغان آورد.
فیلم نامه اصلی
برنده میشود: مارتین مکدونا برای «سه بیلبورد بیرون ابینگ، میزوری»
او اصلاً یک فیلم نامهنویس حرفهای است و فیلم نامه یکدست و بیاشتباهش با آن موقعیتهای دراماتیک ویژه، با تجلیل منتقدان مواجه شده است. نامههای فیلم هم به نوعی چیرهدستی مکدونا را به رخ میکشد تا او شانس اول فیلم نامه اصلی امسال باشد.
میتواند برنده شود: جردن پیل برای «برو بیرون»
برای اینکه فیلم کمخرج و تحسینشده «برو بیرون» در فهرست نهایی جوایز امسال دستش خالی نماند، بعید نیست که اسکار فیلم نامه به پیل تعلق بگیرد.
فیلم نامه اقتباسی
برنده میشود: جیمز ایوری برای «مرا با نام خودت صدا بزن»
علاقه اعضای آکادمی به فیلمهایی که به نوعی موضوعشان همجنسگرایی باشد، بر کسی پوشیده نیست؛ تمایلی که سال گذشته هم در اعطای جایزه بهترین فیلم به «مهتاب» کاملاً مشهود بود. این موضوع در کنار کمبود فیلم نامههای اقتباسی قدرتمند، باعث میشود فیلم گوادانینو را شانس اصلی این بخش بدانیم.
میتواند برنده شود: ویجیل ویلیامز برای «گل گرفته»
فیلمی که به وقایع تاریخی مرتبط با جنگ جهانی میپردازد، در جوایز مختلف امسال تقریبا دیده نشده و شاید در این بخش به بیشترین خوشبختی ممکن دست یابد.
بهترین فیلم
بخش بهترین فیلم امسال یکی از عجیبترین سالهای خودش را سپری میکند و اکثر آثار، شانس مهمترین اسکار سال را دارند. با این حال «شکل آب» همچنان شانس اول جایزه بهترین فیلم است و ورایتی، ددلاین هالیوود، نیویورک تایمز و نیویورکر هم موفقیت این فیلم را پیشبینی کردهاند. «شکل آب» اثری پرزرقوبرق و جذاب برای مخاطب عام هم محسوب میشود. این فیلم از نظر پرداختنش به نحوه ارتباط هیولای آبی با انسان و توجهش به ارتباطات انسانی، به دیگر فیلم موفق پارسال یعنی «ورود» شباهت دارد.
ونیتی فیر اما برخلاف اکثر رسانههای جهان، پیشبینی کرده امسال نیز، مثل سال گذشته که فیلم نماینده قشر رنگینپوست هالیوود، یعنی «مهتاب»، جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد، اسکار بهترین فیلم به «برو بیرون» فیلم ارزان و تحسینشده جردن پیل خواهد رسید که عشق یک پسر سیاهپوست و دختری سفیدپوست را روایت میکند.
ایندیوایر، دیگر رسانه معتبر و مستقل جهان سینما و نیز گاردین، از پیشبینی قطعی برنده بهترین فیلم پرهیز کرده و برای هر یک از نامزدها دلایلی معرفی کردهاند. «رشته خیال» درام عاشقانه و تاریخی پل توماس اندرسون که آخرین حضور سینمایی دنیل دیلوییس است هم با توجه به ویژگیهای روان شناسانهاش میتواند برنده این بخش باشد. «پست» اثر سیاسی اسپیلبرگ که مریل استریپ و تام هنکس در آن بازی میکنند، با توجه به موضوع افشاگرانهاش که باعث شده به تازگی هم در کاخ سفید به نمایش دربیاید، شانس بهترین فیلم شدن را دارد.
«دانکرک» کریستوفر نولان هم با توجه به آنکه احتمالاً در بخشهای فنی و پروداکشن حرفهای زیادی برای گفتن دارد، میتواند به کسب این جایزه امیدوار باشد. همچنین نباید فراموش کنیم که «سه بیلبورد بیرون ابینگ، میزوری» در زمان اعلام برندگان گلدنگلوب، پیشبینیها را به هم زد و خودش پرافتخارترین فیلم شد. در کنار موضوع فیلم که به نوعی یک واکنش اعتراضی به شرایط حاکم بر جامعه آمریکاست، جذابیتهای فنی و هنری دراماتیک «سه بیلبورد...» نیز ممکن است شانس اسکار بهترین فیلم را برایش به ارمغان بیاورد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.